معنی آب از جوش افتاده و ولرم
حل جدول
فاتر
آب ولرم
فاتور
آب از جوش افتاده
فاتور
آب از جوش افتاده
فاتر
آب از جوش افتاده و نیمگرم
فاتور
آب نیمگرم و ولرم
فاتر
ولرم
نیم گرم
لغت نامه دهخدا
آب افتاده. [اُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) میوه ٔ نیم رَس. || متاعی در آب دریا یا رود تر شده و رنگ بگردانیده و زیان دیده.
آب جوش
آب جوش. [ب ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) آبی که در آن جوش یعنی بی کربنات سود و حامض طرطیر کرده و چون گوارشی آشامند. || (ترکیب وصفی، اِ مرکب) آب جوشان.
ولرم
ولرم. [وِ ل َ] (ص) در تداول، نیمه گرم. آنچه بین گرم و سرد باشد. دارای حرارتی نزدیک به حرارت بدن انسان. توضیح اینکه این صفت را بیشتر برای مایعات و مشروبات گرم به کار میبرند هرچندکه ممکن است آن را درمورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم به کار برد. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آبی که در حال جوشیدن است آب جوشان، آب گرم معدنی، آبی که در آن جوش یعنی بی کربنات سود و اسید طرطیر کنند و مانند گوارشی بیاشامند.
ولرم
(صفت) آنچه که بین گرم و سرد باشد دارای حرارتی نزدیک بحرارت بدن انسان: آب نیم گرم ولمر چای ولرم. توضیح این صفت رابیشتر برای مایعات و مشروبات گرم بکارمی برند هر چند که ممکن است آنرا در مورد غذاهای جامد و دیگر جمادات هم بکار برد.
معادل ابجد
1093